به اندازه ی تمام دلتنگی های غمگینی
که بی تو در اعماق وجودم
لانه کرده و به اندازه ی
تمام لحظه های عاشقی که با بودنت در کنار خودم حس کردم
دوستت دارم
چون تو بهترین بهانه برای بودن
و لمس زندگی بودی
و کاش در کنارم می ماندی
تا دوست داشتن را
در اندازه ای بی نهایت برایت معنا کنم
اکنون اگر چه در کنارم نیستی
اما به حجم تمام سکوتی که در قلبم جا گذاشته ای
دوستت دارم
(به خودت نگیر)
بابا دمت گرم با این شعرت واقا خوشم اومد من یه پسر ۱۷ساله ی عاشقم که عشقم از من دوره خیلی خوشم اومد از شعرت دوباره هم بنویس من از دزفول نظر می دم بازم می گم دمت گرم خیلی اقایی به مولا الان ساعت ۱۱:۱۰شبه که من اینارو نوشتم امروزم سه شنبس سال ۱۳۸۴ ماه مهر ۱۲ فکر کنم خوب زیادی حرف نزنم امیلکیم برامون بزن اگه دوست داشتی بای.